من یه ابرم که بارون نمیشه

من یه ابرم که بارون نمیشه

نامم را صدا بزن...
من یه ابرم که بارون نمیشه

من یه ابرم که بارون نمیشه

نامم را صدا بزن...

ای که...

ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن

آنچه او در کار من کردست در کارش مکن...

کتاب

نوشته بود اگر یه کتاب بنویسی راجع به کسی که عاشقش بودی و بهش نرسیدی، صفحه‌ی آخرش چی می‌نویسی؟
یه نفر نوشته بود:
خیالِ بودنت به وسعتِ یک کتاب شد؛ اما اندوه نبودنت در یک جمله خلاصه می‌شود "تو متعلق به من نیستی..."

شهید

بی حسرت از جهان نرود هیچ‌کس به در
الا شهید عشق به تیر از کمان دوست...