من یه ابرم که بارون نمیشه

من یه ابرم که بارون نمیشه

نامم را صدا بزن...
من یه ابرم که بارون نمیشه

من یه ابرم که بارون نمیشه

نامم را صدا بزن...

کاظم بهمنی

قدر‌نشناسِ عزیزم، نیمه‌ی من نیستی
قلبمی اما سزاوار تپیدن نیستی!

مادرِ این بوسه‌های چون مسیحایی ولی
مرده خیلی زنده کردی، پاک‌دامن نیستی

من غبارآلودِ هجرانم، تو اما مدتی‌ست
عهده‌دارِ آن نگاهِ لرزه‌افکن نیستی

یک چراغ از چلچراغ آرزوهایت شکست
بعدِ من اندازه‌ی یک عشق روشن نیستی

لاف آزادی زدی؛ حالا که رنگت کرده فصل
از گزندِ بادهای هرزه ایمن نیستی

چون قیاسش می‌کنی با من، پس از من هرکسی
هر چه گوید عاشقم، می‌گویی: «اصلاً نیستی»

دست وقتی که تکان دادی عجب حالی شدم
اندکی برگشتم و دیدم که با من نیستی!

شاعر : #کاظم_بهمنی

لاشی

من از آنهایی هستم که در خوشبینی غرق شده. مثلا اگر کسی  به پایه میزش حسابم نکند انقدر خوشبینانه نگاه می کنم که دوباره به سمتش می روم. انقدر به سمتش می روم که این خوشبینی عذاب بزرگی روی دوشم شود.

آدم اگر بخواهد لاشی باشد از این و آن که آمارش را می دهند باید فهمید. آمارش را به من دادند ولی من نتوانستم باور کنم که او لاشی است. دوباره به سمتش رفتم ولی آن حرفها توی سرم می چرخیدند! توی جنگ عجیبی با خودم و احساسم بودم که آیا آمارش درست است یا این قیافه ی مظلوم! 

رفتم به خودش گفتم آیا تو لاشی ای! به او فقط برنخورد بلکه اساس و زیر و بم ذهنیت ام را نسبت به خودش تار و مار کرد! بله او لاشی بود و من بعدها فهمیدم اما برای پاسخ گفتنش آن همه کولی بازی اش به نظرم زیادی بود!

او را در لاشی بودنش رها کردم و بعد از گذشت یک ماه فهمیدم که به لاشی بازی جدیدی روی آورده! و بعد از گذشت چندسال با همان لاشی ازدواج کرده! آدم اگر بخواهد لاشی شود نهایتش را به نمایش می گذارد! 

نمی دانم چرا این همه خوشبینی روی سر و کولم سنگینی می کرد! به خودم گفتم اگر او لاشی است من نیستم و وفادار احساسات پاکم می مانم. به پایش آگاهانه نشستم و هرکسی که سمتم آمد را از خودم دور کردم چرا که به او که لاشی بودنش را ثابت کرده بود خوشبین بودم و وفادار احساسات توی قلبم...

حالا از آن وقتها عمری می گذرد و دوباره او با حرکتی سامورایی لاشی بودنش را برای بار هزارم به من ثابت کرده ولی با این همه لاشی بودن و وجود خارجی نداشتنش من به او خوشبینم و دلم حتی برایش تنگ شده و آرزو دارم که او سلامت در زندگی اش روی سر زن و بچه اش باشد!  به این خوشبینی و قلب بی کینه چه می گویند؟ احمق؟